بیانات ماندگار
بیانات ماندگار
بیانات ماندگار
اولين کنفرانس خبري شهيد عباس موسوي پس از انتخاب به عنوان دبير کل حزب الله لبنان
درآمد:
دو روز پيش در مراسم گراميداشت دومين سالگشت ارتحال اماممان و راهبرمان امام خميني بزرگ(ره)شرکت داشتيم.اين يادبود آزموني دردناک براي فقدان يک پدر، يک الهام بخش و يک پيشوا بود.فرصتي بود براي تجديد بيعت با خط امام(ره)و تصميم بر ادامه راه جهاد و مقاومت و انقلاب با عزم و اراده پولادين.امروز ششم ژوئن، مصادف با نهمين سالگرد يورش نيروهاي چند مليتي به لبنان است. نيروهاي فرانسه، انگليس و ايتاليا به سرکردگي آمريکا در جريان اين يورش وحشيانه وحشتناک ترين جنايت را به مردم مان و امت مان وارد کردند.ارتش هاي غرب و در رأس آنها فرانسه و انگليس به راه افتادند تا از روزهاي سياه و تاريک استعمارگري شان انتقام بگيرد.همچنين اسرائيل با همه مزدورانش به درون لبنان کشتار بيافريند.اين در حالي است که شيطان بزرگ، آمريکا که رهبري اين يورش را بر عهده دارد، پرچم دوستي و محبت را در جهان برافراشته است.
در اين مناسبت دردناک به ياد مي آوريم که لبنان به تنهايي شاهد صحنه هاي زنده ويرانگري ها بوده است.ماه ژوئن امسال خاطره تکرار جنگ هاي منطقه اي آمريکا را زنده مي کند.آمريکا با اين يورش گسترده سعي دارد ترتيبات جديد امنيتي در خليج فارس و در خاورميانه برقرار کند. آمريکا در عين حال مي کوشد از راه هاي ديپلماتيک و اقدامات نظامي راهبردي، موجوديت کيان غاصب صهيونيستي را در منطقه تقويت کند.از تشويق مهاجرت يهوديان شوروي به فلسطين گرفته تا مهاجرت يهوديان اتيوپي، تا سفرهاي پي در پي وزير دفاع آمريکا به منطقه و اعلام موجوديت کيان صهيونيستي به عنوان پايگاه نظامي آمريکا در خاورميانه، تا ابتکار بوش مبني بر حفظ برتري نظامي اسرائيل، تا حمله هاي پيوسته نيروهاي رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان، همه اين اقدامات از تلاش هاي خطرناک محافل غربي به منظور تقويت رژيم صهيونيستي در منطقه خبر مي دهد.همه اين تهديدها اصل حضور و موجوديت تمدن و ارزش هاي فرهنگي خويش را در اين سرزمين به خطر مي اندازد.بنابر اين وظيفه داريم بالاترين مراتب آگاهي و هوشياري خويش را حفظ نماييم.تا بتوانيم موقعيت شناس باشيم و حجم اين توطئه ها را شناسايي و با آنها مقابله کنيم.
در پرتو اين تهديدات فزاينده و سرنوشت ساز، حرکت دشمن در دو محور به روشني تجلي يافته است.
محور اول:تلاش هاي دامنه دار آمريکا براي به سازش کشاندن اعراب و فلسطيني در راستاي حفظ منافع صهيونيست ها، با بهره گيري از نتايج سياسي و نظامي جنگ دوم خليج فارس.
محور دوم:تلاش براي افزايش توانمندي هاي رژيم صهيونيستي در زمينه نيروي انساني و نظامي و سياسي به گونه اي که عامل تهديد جدي براي سرزمين، جوامع انساني و هويت و سرنوشت مردم مان باشد.
ما به عنوان بخش اساسي و پيشگام توانايي هاي دروني و جهادي اين امت هستيم. وظيفه داريم در کنار مردم شريف و غيور و مخلص اين منطقه باشيم، و به طور مشترک با تهديدهاي فزاينده رويارويي مستقيم داشته باشيم.وظيفه داريم همه امکانات امت را در مسير اين مبارزه توانمند و بسيج نماييم تا آينده درخشان و شکوفا و پيروزمندانه داشته باشد.من معتقدم که لازم است تلاش هاي مخلصانه همه نيروهاي امت اسلامي و همه ملت هاي منطقه در دو محور صرف شود:
محور اول:برانگيختن عوامل توانمندي و بسيج امکانات امت:به رغم وجود اختلال در موازنه قدرت مادي ميان امت و دشمنان اما، بي ترديد فرزندان امت با برخورداري از قدرت مقاومت و انتفاضه و پايبندي به ارزش هاي معنوي و هويت اصيل ملي و آمادگي براي شهادت قادرند، به اقدامات راهبردي دست بزنند.بنابر اين علماي آگاه و متعهد که رهبران امت هستند و نيز همه افراد مخلص و فداکار وظيفه دارند روح مقاومت را در اذهان اقشار امت تزريق کنند، و آن را به سطح شهادت ارتقا دهند.اين وظيفه به يک گروه خاص محدود نيست، بلکه وظيفه همه رهبران بلند پايه سياسي و دستگاه هاي اطلاع رساني و مراکز فرهنگي و پژوهشي است.
محور دوم:تلاش براي يکپارچگي و ايجاد هماهنگي در موضع گيري ها و ديدگاه هاي گوناگون و سياست هاي مشترک به منظور رد هرگونه سازش پذيري به هر نحو و به هر شکلي.چرا که سازش در تحليل نهايي مفهوم تسليم شدن و تأمين خواسته هاي دشمنان را مي رساند.
بر اين اساس معتقديم که امضاي معاهده همکاري ميان لبنان و سوريه و آغاز گفت و گوهاي سازنده ميان سوريه و همه گروه هاي مبارز فلسطيني بهترين گام هاي مناسب و تاريخي براي دستيابي به موضع مشترک سياسي مي باشد.ما در چارچوب اصل مخالفت با سازش و دادن هرگونه امتياز به دشمنان مي توانيم راه هاي مناسبي را براي مهار تهاجم همه جانبه غرب و صهيونيسم به ملت هاي منطقه و رهنمون سازي مبارزات خستگي ناپذير مقاومت اسلامي پيدا کنيم.در اين زمينه شايسته است همه تلاش هاي مقاومت اسلامي، سوريه، لبنان و فلسطين با پشتيباني جمهوري اسلامي ايران يکپارچه گردد.اين همکاري مشترک و يکپارچگي مي تواند تلاش هاي دامنه دار آمريکا را براي تحميل سازش بر مردم منطقه خنثي کند.
رژيم صهيونيستي براي تحقق اهداف راهبردي از پيش تعيين شده راهش را ادامه مي دهد، و هيچ واکنشي به اقداماتي که بر ضد او روي مي دهد نشان نمي دهد.اهداف اين رژيم به تحکيم و تقويت موجوديت سياسي خود در خاورميانه نيست بلکه مي کوشد خود را به بزرگ ترين قدرت منطقه تبديل کند.تا از يکطرف همه قدرت منطقه را متلاشي کند، و از طرف ديگر تلاش هاي کشورهاي منطقه را بر شکل گيري قدرت و توانمندي قدرت خنثي نمايد.رژيم صهيونيستي در اين مسير گام هاي بسيار مهمي برداشت که عبارتند:از نابودي ماشين نظامي عراق در نتيجه سياست هاي احمقانه و مشکوک صدام، گسترش حضور مستقيم نظامي و سياسي آمريکا به عنوان مهمترين هم پيمان بين المللي رژيم صهيونيستي در خليج فارس به منظور تثبيت موجوديت اين رژيم در نقشه سياسي خاورميانه، مهاجرت فزاينده يهوديان شوروي به فلسطين اشغالي به منظور افزايش جمعيت رژيم صهيونيستي و تحقق اسرائيل بزرگ، طرح جرج بوش(پدر)براي خلع سلاح کشورهاي منطقه و در عين حال گسترش روابط و همکاري هاي راهبردي بين آمريکا و اسرائيل که به تحکيم قدرت رژيم صهيونيستي منجر مي شود.در حقيقت امروزه آمريکا با گسترش حضور مستقيم نظامي در منطقه نقش تعيين کننده در شکل دادن «اسرائيل بزرگ»در جغرافياي سياسي خاورميانه دارد.بنابر اين رژيم صهيونيستي براي تحقق اهداف راهبردي ياد شده طبق برنامه هاي از پيش تعيين شده گام بر مي دارد.
لذا شايسته است، سياست هاي تفرقه افکنانه اسرائيل در لبنان از اين ديدگاه مورد بررسي قرار گيرد.صهيونيست ها در راستاي اهداف راهبردي خود، همه توان خود را براي دامن زدن به تفرقه و پراکندگي و ناامني در لبنان به کار گرفته اند.مردم ما بايد آگاه باشند که تحرکات نظامي دشمن صهيونيستي، واکنشي به عمليات مقاومت اسلامي نيست.همان گونه که عمليات مقاومت واکنشي به تجاوزگري هاي مستمر دشمن نمي باشد. بلکه مقاومت گزينه اي است که همه افراد امت اسلامي براي رويارويي با استعمارگران و همه گونه عوامل سلطه طلبي و دنباله روي و بهره کشي در طول تاريخ آن را انتخاب کرده اند.بنابراين مردم جز تداوم راه مقاومت راه ديگري ندارند وگرنه به نابودي و تباهي کشيده مي شوند.
انقلاب اسلامي ايران که امام خميني(ره) آن را پديد آورد و تا آخرين نفس رهبري آن را برعهده داشت، يک حادثه تاريخي زودگذر نيست بلکه نقطه عطفي در تاريخ معاصر است.گزينه ها و راهکارهايي که امام امت به مردم نشان داد، تنها گزينه هاي طبيعي هستند که امت زنده و آزاده و شريف اسلامي آن را برمي گزيند.بي ترديد مردم لبنان براي رويارويي با دشمنان قسم خورده از ابزار و عوامل قدرت مادي و توانمندي هاي نظامي برابر با دشمن برخوردار نيستند.و جز برانگيختن عوامل قدرت دروني راه ديگري ندارند.آيا قدرتي بالاتر از قدرت امتي که شهادت را بر ذلت و خواري ترجيح داده وجود دارد؟
از زماني که انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره)آغاز شد، نقش تعيين کننده و سرنوشت ساز در برابر دشمنان ايفا کرد.در نتيجه اين انقلاب توده هاي مردم به صحنه آمده و ديوار سکوت و بي تفاوتي را فرو ريختند.چون يک گزينش طبيعي را انتخاب کردند.در نتيجه اين انقلاب، انتفاضه و قيام همگاني در کالبد امت از ايران انقلابي گرفته تا لبنان مقاوم و تا فلسطين اشغالي جريان گرفت.
در لبنان که اولين سنگر و خط مقدم جبهه رويارويي با دشمن صهيونيستي است، مقاومت اسلامي همچنان به مبارزه و جهاد در برابر اين خطر بالقوه و بالفعل ادامه مي دهد و ملت هاي تحت ستم را بيدار مي کند.بي ترديد مقاومت اسلامي به وظيفه جهادي خود در چارچوب حرکت راهبردي امت اسلامي عمل مي کند.براي پاسداري از موجوديت اين جامعه همه امکانات خود را بسيج کرده و اجازه نمي دهد ضعف و ترس و سستي امت را فرا گيرد.اجازه نمي دهد بين جامعه و مقاومت شکاف ايجاد شود.پيدايش يک جامعه مبارز و جنگجو مهم ترين شرط تداوم مقاومت است که همواره اين هدف را دنبال مي کند.بنابر اين ما بر ضرورت تأمين و فراهم نمودن همه امکانات تحکيم و تقويت جامعه مقاوم در مناطق رويارويي با اشغالگران و دشمن صهيونيستي در جنوب لبنان پافشاري مي کنيم.
با وجود اينکه فضاي آرامش و ثبات و صلح داخلي و منطق گفتمان و آشتي ملي به طور نسبي در لبنان به ويژه ميان نيروهاي مقاومت و پيکارگر در برابر دشمن صهيونيستي تأمين شده است، شايسته است اين نيروها تلاش خود را روي دگرگوني ريشه اي نظام طايفه گري سياسي لبنان متمرکز نمايند.بي ترديد بروز فضاي آرامش به يکپارچگي تلاش ها و پيکارها به سوي تقويت جبهه مبارزه با رژيم صهيونيستي و تحکيم مقاومت و به بهبودي روابط لبنان با برادران عرب کمک کرده است.ما ضمن تأکيد مجدد بر موضع روشن خود مبني بر مخالفت سياسي با منشور آشتي ملي که در شهر طايف در عربستان سعودي به امضا رسيد، اعلام مي کنيم که اين منشور نتوانسته زشتي ها و پليدي هاي نظام سياسي لبنان را برطرف کند.اما ترديدي نيست که نسبت به دستاوردهاي پيدايش فضاي گفتمان و آرامش نسبي در لبنان بسيار خوشبين هستيم.
در شرايطي که شاهد تهاجم فزاينده دشمن صهيونيستي به لبنان هستيم، ضروري مي دانيم که مردم راهکار مقاومت را ادامه دهند.شهروندان لبناني گمان نکنند که بجز راهکار مقاومت راه هاي ديگر آنان را به پيروزي مي رساند.
چرا که تجربيات گذشته نشان داده که فشارهاي سياسي و ديپلماتيک بين المللي بر دشمن صهيونيستي (که هرگز وجود ندارد)کارآمد نبوده و هيچ تأثيري بر توقف جنايات دشمن ندارد.اما تجربه مقاومت در لبنان ثابت کرده که تنها گزينه مقاومت و شهادت است که دشمن را به عقب نشيني و انزوا وادار کرده است. لذا از همه نيروهاي ملي و جريانات سياسي و اقشار مردم انتظار داريم با حفظ وحدت و يکپارچگي دوشادوش مقاومت حرکت کنند تا لبنان بتواند پيام خود را به سمع مردم دنيا برساند.
در اين فرصت لازم مي دانم يادآوري کنم که نظام سياسي لبنان در ميدان رويارويي با دشمن صهيونيستي حضور ندارد، نظام سياسي حاکم بر لبنان هيچ مسئوليتي را براي تأمين امکانات اجتماعي و سياسي و اقتصادي و فرهنگي به منظور فراهم نمودن زمينه پايداري و مقاومت مردم مجاهد روستاهاي جنوب و مناطق حاشيه مرز فلسطين اشغالي قبول نمي کند.و از آنجا که هيچ گروه و يا حزب خاصي مدعي احتکار مقاومت نيست، اولين کسي که بايد وظيفه مقاومت در برابر تجاوزگري دشمن صهيونيستي را بر عهده گيرد دستگاه هاي رسمي و نهادهاي نظامي دولت لبنانند.
البته من در اين گفت و گو قصد ندارم سياست گذاري ها و راهکارهاي نظام حاکم را ارزيابي کنم.و گرنه اين نظام در برابر يک نگرش و ارزيابي جامع به طور کامل نمره صفر مي گيرد.فقط لازم مي دانم به اوضاع آموزشي و برنامه هاي آموزشي نظام سياسي لبنان اشاره نمايم. در حقيقت ادبيات و مفاهيم و برنامه ها و راهکارهايي که سياست گذاري وزارت آموزش و پرورش بر مبناي آن تنظيم مي شود کهنه است و به دوران هاي گذشته باز مي گردد.با اين ادبيات مي خواهند لبنان را از اصالت تاريخي و هويت عربي و اسلامي آن جدا کنند، و اين کشور را به انزوا بکشانند.
ما از گزافه گويي هاي زياد درباره پشتيباني از نهادهاي آموزشي دولتي و رسمي بستوه آمده ايم.بخش آموزش و پرورش دولتي پناهگاه مستمندان مي باشد و در عين حال قادر است در برابر مدارس تبشيري و تبليغي مسيحي بيگانه بايستد. بنابر اين زمان آن رسيده تا وزارت آموزش و پرورش در ارتباط با پشتيباني و کمک به مراکز آموزشي و دانشگاهي دولتي از دايره کلام خارج شود و به دايره عمل و اجراي برنامه هاي آموزشي ملي درآيد.
من در اين گفت و گو مسئوليت هاي نظام حاکم را يادآور مي شوم.هر چند که از نظام انتظار کار خيري ندارم.پس از خداي متعال اميدمان به ملت مجاهد ماست که مانند صخره پولادين يورش اسرائيل و آمريکا در سال 1982 به لبنان را متلاشي کرد.امروز به ملت هاي اسلامي چشم اميد دوخته ايم که با ايمان و صلابت وصف ناپذير همه توطئه ها و دسيسه هاي دشمنان و مستکبران را در سرتاسر جهان اسلام خنثي کردند.
پرسش و پاسخ:
*در جريان آخرين بازديد از روستاهاي جنوب لبنان اعلام کرديد که يورش نظامي اسرائيل به جنوب لبنان را بعيد مي دانيد، ولي، در سه روز اخير شاهد گسترش حمله هاي هوايي و توپخانه اي اسرائيل به جنوب لبنان بوده ايم آيا همچنان بر اين باور هستيد که اسرائيل بار ديگر به جنوب لبنان يورش نخواهد آورد؟
در واقع تجربه يورش اسرائيل به لبنان در سال 1982 يک آزمون تلخ و سخت براي دشمن بود.در پي اين آزمون سران بزرگ دشمن صهيونيستي از جمله مناخيم بگين شيخ اسرائيلي ها و يکي از بنيانگذاران رژيم صهيونيستي بود.ولي، در پي اين يورش از صحنه سياسي اسرائيل کاملا ناپديد شد.خاطرات تجربه ناکام اسرائيل در مرداب لبنان در سال 1982 و در برابر پايداري رزمندگان شجاع مقاومت همچنان در اذهان سران اسرائيل زنده است.سران دشمن هرگز پايمردي و مقاومت مجاهدان جان بر کف و شهادت طلب لبناني را فراموش نخواهند کرد.بنابر اين ما مطمئن هستيم که اسرائيل بار ديگر به جنوب لبنان يورش نخواهد کرد.چرا که جرأت ارتکاب چنين حماقتي را ندارد.اسرائيلي ها خاطرات تلخي در لبنان دارند.
اگر خواسته باشند آزمون خود را تکرار کنند، بي ترديد دوباره در باتلاق شکست در جنوب لبنان غرق خواهند شد.بنابر اين اسرائيل به حمله هاي موشکي و بمباران هوايي دست مي زند که ما براي رويارويي با نيروي هوايي دشمن ناتوان هستيم.لذا طبيعي است اسرائيل که از يورش گسترده نظامي ناتوان است، حمله هاي هوايي و توپخانه اي را ادامه مي دهد.
*در چند روز اخير تحرکات نظامي غير عادي صهيونيست ها را در مرز فلسطين اشغالي شاهد هستيم.آيا نکاتي که به آن اشاره کرديد و نيز امضاي معاهده همکاري بين لبنان و سوريه خطر يورش اسرائيل را منتفي مي کند؟
اگر بخواهيم موقعيت اسرائيل در شرايط کنوني بدور از تجربيات گذشته و آمادگي کنوني مقاومت را بررسي کنيم بايد گفت که امضاي معاهده همکاري بين سوريه و لبنان ضربه شکننده اي به اسرائيل وارد کرده است.اسرائيل در شرايطي که اوضاع داخلي لبنان بهبود يافته و جنگ هاي داخلي پايان يافته است، هرگز نمي تواند اين معاهده را بپذيرد.از سوي ديگر ضربه هاي سخت و شکننده اي که رزمندگان مقاومت بر پيکر دشمن صهيونيستي وارد آوردند.در دل اسرائيلي ها ترس و هراس ايجاد کرده است.با اين وصف اسرائيلي ها براي دست زدن به هر اقدامي محاسباتي به عمل مي آورند.بنابر اين هر گونه حمله گسترده اسرائيلي ها را بعيد مي دانم.مقاومت که براي دفاع از اين جامعه به وجود آمده در عين حال در دل دشمن ترس و رعب خاصي ايجاد کرده است.دشمن پيش از هر اقدامي بايد صدها بار بينديشد.
*ماه گذشته طرح مبادله دو اسير اسرائيلي با تعدادي از اسراي لبناني و فلسطيني را اعلام کرديد.اسرائيلي ها نيز در برابر اين طرح واکنش مثبت نشان دادند.آيا تحول جديدي وجود دارد؟
در واقع هر چه اتفاق افتاده اعلام کرده ايم و مطلب جديدي درباره اين موضوع براي گفتن ندارم.
*در روزهاي اخير بحث هاي زيادي درباره امکان ايجاد شهرک هاي صهيونيست نشين و يا اسکان مهاجران يهودي شوروي و يهوديان اتيوپي در نوار اشغالي جنوب لبنان مطرح شده است. همچنين در مراسم بزرگداشت امام خميني (ره)در سفارت جمهوري اسلامي ايران در بيروت اعلام کرديد که مقاومت در روزهاي آينده در صدد اجراي عمليات غافلگيرکننده مي باشد.آيا مقاومت قصد دارد به عمليات مسلحانه دست بزند؟
در واقع همان طوري که در کنفرانس خبري گفتم، مقاومت نماد حرکت جهادي اين امت است.جوانان حزب الله و رزمندگان مقاومت اسلامي بر مبناي وظيفه شرعي و مسئوليت ملي با دشمن صهيونيستي مبارزه مي کنند.مبارزه آنان واکنشي به اقدامات دشمن صهيونيستي نمي باشد.مقاومت در موقعيت پاسخ گويي به «عمليات سليمان»مبني بر انتقال هزاران يهودي اتيوپي به فلسطين اشغالي و يا هر اقدام نظامي ديگر دشمن نيست.مقاومت وظيفه خود مي داند هر گاه شرايط مساعد فراهم شود ضربات شکننده خود را بر پيکر دشمن وارد نمايد. حرکت و تلاش و جهت گيري حزب الله روي مبارزه با دشمن متمرکز مي باشد. اکنون مهم ترين و اساسي ترين وظيفه و هدف مقاومت فعال نمودن و گسترش عمليات مسلحانه و مقاومت ضد صهيونيستي است.همان گونه که مقاومت در سال هاي گذشته مردم را به انجام عمليات غافلگير کننده و کيفي عادت داده، اکنون هم تأکيد مي کنم به ياري خداوند متعال عمليات غافلگيرکننده نزديک خواهد بود.
*انتوان لحد فرمانده شبه نظاميان مزدور رژيم صهيونيستي مستقر در نوار اشغالي جنوب لبنان قطعنامه 425 شوراي امنيت سازمان ملل متحد را مرده اعلام کرده است.او همچنين نسبت به تجزيه لبنان بين سوريه و اسرائيل اظهار نگراني کرده است.نظرتان چيست؟
مگر قطعنامه 425 شوراي امنيت هنوز زنده است که او (انتوان لحد)خبر مرگش را اعلام مي کند؟ اصولا اين قطعنامه از زماني که صادر شد مرده به دنيا آمد.از زماني که اعضاي شوراي امنيت براي تهيه اين قطعنامه نشستند و فکر کردند، اسرائيل براي آن حکم اعدام صادر کرد و آن را در نطفه به قتل رساند.از زماني که اين قطعنامه در سال 1987 صادر شد نه اسرائيل و نه انتوان لحد هيچ اقدامي براي اجراي آن و عقب نشيني از نوار اشغالي جنوب لبنان به عمل نياوردند.از طرف ما سخن گفتن درباره اين قطعنامه هيچ موضوعيتي ندارد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}